کیارنگ علايي را به اين ها مي شناسم؛
عاشق عكاسي است، دركارش وسواس دارد و عجيب منظم است. به آدم ها - به غايت- احترام مي گذارد.
هيچ وقت، خسته نمي شود و جانش راهم مي دهد براي يك چيز! يك نفر بيشتر، يادبگيرد.
ادبيات، سينما و ازهمه بيشتر، عكاسي.
دور ايران را بدون قاليچه ی سليمان می گردد وبا ياد دادن، زندگی می كند، زندگی می بخشد و هربار به صفحات كتاب هنر عكاسي اضافه می كند.
آموزش عكاسي در ايران
به "كيارنگ علايی" مديون است.
عمر ِباغبان، دراز و باغش، آباد و درختانش پربار.