عبور از کرونا | 11

تاريخ : جمعه ۱۳۹۹ نوزدهم ارديبهشت

 
 
 
گذر از روزهایی که کرونا ویروس دست از زندگی بشری بر نمی دارد، ما را متوجه یکی از مشاغل حساس و سخت کرده است: «تولید واکسن». این تولید به چهار حلقه وابسته است: علم خوب، سرمایه گذاری فراوان، زمان زیاد و راستی آزمایی. یکی از موانع مهم در این چرخه تصمیم گیری سیاست مداران به جای دانشمندان است، در واقع سیاستمداران دائم قول می دهند، در حالی که غلبه بر کرونا ویروس به کمتر قول دادن و بیشتر عمل کردن نیازمند است. ارتباط روشن دولت ها با مردم در سراسر دنیا، گاهی عملکردی فراتر و موثرتر از روش های درمانی دارد. تولید واکسن به ظرفیت و امکاناتی وابسته است که امروز تنها در چهار شرکت بزرگ سانوفی، مرک، فایزر و گلکسواسمیت کلاین این ظرفیت وجود دارد، اگر این تاسیسات را در چند کارخانه دیگر نیز ایجاد کنند باز هم برای تولید دوزی در حدود پانصد میلیون واکسن چیزی در حدود یک سال زمان نیاز است، و در این صورت یعنی از هر پانزده نفر در دنیا، یک نفر می تواند به واکسن دسترسی داشته باشد! اما زمان، فقط یکی از چالش هاست که دانشمندان و کارخانه های تولید کننده واکسن از آن به صورت «منطقی» عبور می کنند، مساله مهم تر درس هایی است که باید از تاریخ گرفت. 
سال های 1976 و 2009 دو تاریخ مهم برای یادآوری دسته ای از اتفاقاتی است که بی شباهت به وضعیت موجود و گره بازنشدنی کرونا ویروس نیست. به دنبال شیوع نوعی از ذات الریه شدید در ارتش فورت دیکس نیوجرسی در سال 1976 و مرگ دیوید لوییس، دویست نفر از این ارتش به این بیماری واگیردار مبتلا و بستری می شوند. تحقیقات نشان داد که این ویروس هیچ ارتباطی به آنفلوانزای فصلی ندارد و نه تنها هیچکس در مقابل آن از مصونیت برخوردار نیست، بلکه از جهت ژنتیکی، بیشتر شبیه همه گیری جهانی سال 1918 است، در نهایت کشف این ویروس ناشناخته که به آنفلوآنزای خوکی مشهور شد موجب قدرت بخشیدن به آمریکا شد. واکسن با نهایت تعجیل تهیه شد و یک چهارم کشور برعلیه این بیماری واکسینه شدند. اما پس از چندی پانصد نفر از افراد دریافت کننده واکسن به سندرم نادری به نام گیلن باره مبتلا شدند. بیماری ناشناخته ای که یک اختلال خود ایمنی محسوب می شود و در آن سیستم ایمنی بدن به اشتباه به اعصاب محیطی حمله می کند و موجب فلج و اختلالتی در چشم، عضلات و تنفس می شود. به دنبال این اتفاقات مدیر وقت سی.دی.سی اخراج شد و تعجیل فراوان برای مقابله با یک ویروس ناشناخته به عنوان یک اشتباه تاریخی تلقی شد. 
سی و سه سال بعد ویروسی متفاوت از نوع خوکی یا اسپانیایی، این بار در مکزیک، کالیفرنیا و تگزاس از آوریل 2009 پدیدار شد و موجب تهدید جان بیش از شصت میلیون نفر در آمریکا شد. واکسن بلافاصله ساخته شد و ابتدا عوارضی را نشان نداد اما در سازماندهی تولید و پخش، دچار اشکالات فراوان بود، به گونه ای که تعدادی از کودکان در سوئد و فنلاند دچار نارسایی عصبی شدند و چند ماه بعد دولت استرالیا گزارش داد که از هر صد کودک دریافت کننده واکسن، یک نفر دچار تب و تشنج شده است. اگرچه علت دقیق این عوارض یا ارتباط سندرم گیلن باره با تزریق واکسن نامکشوف است، اما به طور کلی واکسن های خانواده آنفلوآنزا باعث افزایش خطر گیلن باره می شود. امروز فشارهای موجود سیاسی، اجتماعی در دنیا و گره باز نشدنی کرونا، نیاز سریع به تولید واکسن را مطرح می کند و این نیاز نباید منجر به کاهش تعهد تولیدکنندگان نسبت به گروه های مختلف جمعیتی شود و آن چه بیش از شتاب برای تولید واکسن اهمیت دارد، آزمایش های متعدد در بستر زمان برای تشخیص کارآمدی و ایمنی واکسن است. به این دلیل، الان «مکث کردن» مهم تر از سرعت دادن است. سوی دیگر این نگرانی پس از تولید واکسن است: تشخیص این که چه کسانی در اولویت اند؟ و این که کشورها چه قدر به این خط کشی ها وفادار می مانند و اخلاقی عمل می کنند؟ چگونه می توان مطمئن شد کشورها در سیستم توزیع واکسن عادلانه رفتار خواهند کرد؟ ردیابی افراد با ریسک بالا چه قدر شفاف صورت خواهد گرفت؟ و سوالات بسیاری که مطمئنا پس از تولید واکسن کرونا، حداقل به اندازه خود این همه گیری، می تواند مساله ساز باشد. 
 


www.kiarangalaei.com
© 2023 All Rights Reserved. Kiarang Alaei | Development By : sinam