مخاطبان و همراهان ارجمند
با عنایت به اظهارنظرهایی که در روزهای گذشته در خصوص مدرک دکترای اینجانب در فضای مجازی صورت گرفته اظهار چند نکته را جهت تنویر افکار عمومی لازم میدانم و از شما دعوت می کنم نکات ذیل را با حوصله مطالعه بفرمایید.
نخست این که گواهینامهی یادشده بر مبنای ارزیابی رزومه حرفهای و شغلی، دستاوردهای من در علم و پژوهش، فعالیتهای هنری و اجرایی و برگزاری دوره های مختلف آموزشی به من اعطا شده، و تا پیش از این نسبت به اعتبار آن محل هیچ سوال و خدشهای نبود، چرا که بودنش تأثیر بخصوصی نداشت و من جز در دو رزومه – و نه هیچ جایگاه شغلی و اداری – به ذکر آن نپرداخته ام، ذکر این مدرک در آن دو رزومه نیز بی هیچ نیتی و حاکی از اعتماد من به مرجع صادرکننده این گواهی افتخاری در آن زمان بوده است.
اما این گواهی چگونه صادر شده است؟ من در سال دوهزار و هفده میلادی به پیشنهاد دوستی با این دانشگاه آشنا شدم و زمانی که مطلع شدم این دانشگاه بر اساس کارنامهی هنری، معادلسنجی میکند از طریق ایمیل به استعلام از آن دانشگاه پرداختم و در چندین نوبت ایمیل وضعیت را بررسی کردم و به پاسخ این استعلام ها اعتماد کردم، چرا که در آن مقطع برای پی بردن به میزان اعتبار مرجع مربوطه هیچ کار دیگری از دست من بر نمی آمد. نظر به این که مبنای چنین کاری را حسننیّت و اعتماد متقابل میدانستم، فکر نمیکردم که لازم است با بدبینی و بیاعتمادی به این اقدامِ مرجع مربوطه نگاه کنم. در این مورد من سهلانگاری کردم و مسئولیت این اشتباه خود را میپذیرم. اما پذیرش این دوره به صورت افتخاری بوده و بر اساس رزومه و دوره های آموزشی، در آن سال حائز این گواهی دکترا شناخته شدم، من پیش از دریافت این مدرک سابقهی بیست و پنج سال کار مستمر هنری و بیست سال تدریس را داشتم و کسب این گواهی (که به طور رسمی به هیچ سازمان، ارگان، اداره و نهادی ارائه نکردهام) دخالت و تاثیری در موقعیت شغلی یا وضعیت کاری بنده مطلقا نداشته است، من نه از عنوان این مدرک در وبسایت رسمی ام در این سال ها استفاده کرده ام و نه رفته ام جایی بگویم مرا دکتر صدا کنید. من اشتباه کردم مدارک و فعالیت هایم را برای معادل سنجی به دانشگاه مربوطه ارسال کردم. شما هیچ اشتباهی در زندگی تان نمی کنید؟ مدرک من تجربه، هنر و کارهای من اعم از فیلمسازی، عکاسی، تالیف و ترجمه چندین کتاب، پژوهش و مقاله بوده است و فعالیت من در هیچ دانشگاه یا مرکز آموزشی، دعوت به سخنرانی یا داوری، دعوت به کار اجرایی، کیوریتوری، دبیری و هر کجا که همکاری با آن ها داشته ام مطلقا بر اساس این مدرک نبوده است.
لازم به توضیح است اینجانب در سال نود و سه، پس از یک و نیم سال که در نوبت بررسی شورای ارزشیابی وزارت ارشاد بودم، طبق رای کارشناسان آن شورا، درجه دو هنری دریافت کردم، این درجه معادل فوق لیسانس در رشته عکاسی و مورد بهره برداری و فعالیت رسمی بسیاری از مدرسین در دانشگاه های ایران است.
ذکر این نکته نیز لازم است که فعالیت من در حوزه آموزش دانشگاهی، بر اساس علاقه و عشق است نه کسب جاه و مال، و نه تنها هیچ اصراری بر تداوم فعالیتم در هیچ دانشگاهی – چه به عنوان مدرس مدعو، چه به عنوان مدیر گروه - ندارم، که در اغلب کسوت های مدیریت آموزشی که تاکنون در آن بوده ام، تنها چیزی که دریافت نکرده ام، حقوق مادی بوده است و شخصا هیچ وقت مطالبه مالی را به عنوان مبنایی برای کار یا سنجش کیفیت فعالیتم در ذهن نداشته ام، اگر جایی خودشان مبلغی را داده اند پذیرفته ام و اگر نه؛ بی هیچ ذهنیتی کارم را کرده ام. گواه این ادعا، به طور کامل در مراکزی که من در آن ها فعالیت آموزشی و همکاری اجرایی کرده ام، موجود است.
من نزدیک به سی سال است که در هر جا که دعوت به همکاری شده ام، به حد غایت کوشیده ام کیفیت و تخصص را وارد آن فضا کنم، از جیب خودم برای کمک به اعتلای عکاسی، هزینه ها کرده ام و ذهن من خالی از حساب و کتاب و منفعت طلبی است. در این سه دهه فعالیت نه جایی استخدام بوده ام و نه دنبال چنین موقعیت هایی بوده ام. اتفاقا همه گان می دانند که در سه سال گذشته، تمام کلاس های عمومی خود را به خواست خودم لغو کرده ام تا به کارهای پژوهشی ام برسم و زمانم را صرف آن کنم، کلاس خصوصی هم به اندازه انگشتان یک دست نداشته ام حتی و اغلب عزیزانی که به من لطف دارند و هر هفته درخواست برگزاری کلاس خصوصی دارند به شرکت در کلاس های عمومی دیگر مدرسین دعوت کرده ام.
من با انتشار این بیانیه مسولیت سهلانگاری و انتخاب نادرست خودم را میپذیرم، انتخابی که از بیاطلاعی و عدم آگاهی عمیق من از ماهیت این مدرک ناشی شده است. اشتباه کردن با همه ما عجین است، کم یا زیاد. مشکل جایی است که ما اشتباه مان را قبول نکنیم! به این ترتیب از جامعه عکاسی و همهی کسانی که این خطای من باعث بیاعتمادی و دلسردی آنان شده پوزش میخواهم و امیدوارم این عذرخواهی من حس امید و اعتماد را به آنان بازگرداند.
با احترام
کیارنگ علایی
بیست و سوم تیرماه نود و نه