چرا کلاس کیارنگ علایی؟
نظام های آموزشی در یک جامعه همواره متاثر از فرهنگ و سنت حاکم بر آن جامعه هستند.
مسلماً شرایط و قواعد فضای آموزشی از زمانی که افلاطون آکادمیای خود را بنا نهاد تا
قرن حاضر دستخوش تغییرات فراوان بوده است ؛تغییر مناسبات قدرت، مدرنیسم، گفتمان های
مسلط و … بارها ساختار، اهداف و موازین آموزشی را تغییر داده است. در این بین هنر آکادمیک
نیز مانند سایر نظام های آموزشی همواره رو به تکامل و تغییر است. اما گاهی علاوه بر
همه گفتمان ها و ایدئولوژی های مختلفی که در فضاهای آموزشی (از جمله در دانشگاه ها
و مراکز آموزشی هنر) موثر بوده شخصیت های ویژه ای در بازه های زمانی گوناگون یافت می
شوند که مسیر متفاوتی ایجاد کرده و روح تازه ای در روند جریان آموزشی می دمند.
اگر تاریخ هنر را مورد بازبینی قرار دهیم کسانی مانند برند و هیلابخر در اواخر سال
های 1950 در زمینه عکاسی و ژوزف بویز در دهه 70 و 80 میلادی در هنر جدید نمونه های
ویژه ای هستند که خط و مشی فکریشان تاثیرات زیادی بر هنر و فضای هنری عصر خود گذاشته
است. در سال های نه چندان دور در جامعه هنری ایران نیز هنرمندانی مانند هانبال الخاص
و آیدین آغداشلو نقش موثری در تربیت هنرمندان نسل بعد از خود داشته اند و بسیاری از
آن ها امروز از هنرمندان تراز اول جامعه محسوب می شوند.
در وضعیت معاصر که هنر دانشگاهی ایران دچار چالش های اساسی است وجود شخصیت هایی از
این دست که به دور از مرید و مراد بازی های رایج و بدون اینکه بخواهند صرفاً ذهنیت
خویش را به هنرجویان القا کنند بستر مناسبی را برای پرورش هنرمندان آینده کشور فراهم
آورند، غنیمتی است که باید قدر آن را دانست .
کیارنگ علایی نویسنده، منتقد، فیلم ساز و عکاس جوان مشهدی از آن جمله است. کافی است
یک بار در کلاس های سه شنبه او در دانشگاه فردوس مشهد شرکت کنید تا شاهد سیل وسیعی
از هنرجویان علاقه مند باشید که کیپ تا کیپ نشسته اند و مشتاقانه به درس گفتارهای او
گوش می دهند. متقاضیان شرکت در کلاس های او آنقدر زیاد هستند که گاهی کلاس واقعاً ظرفیت
پذیرش عده ای از آن ها را ندارد.
کیارنگ علایی با هوشیاری و مدیریت خاص خود در طی یک کلاس چهار- پنج ساعته بسیاری از
مفاهیم عمیق و جدی را چنان با صمیمت بیان می کند که طراوت کلاس تا انتها باقی می ماند
و از یک سو فلسفه، روانشناسی، تاریخ هنر، فمینسیم، در کنار نقد جدی فیلم و تصویر و
از سوی دیگر مسائل فنی و تکنیکی روز دنیا حول محور عکاسی، همه و همه موضوعاتی است
که در کلاس های او مطرح می شود.
در واقع برای او، عکاسی بهانه ای است برای نگرش ژرف و عمیق به دنیای پیرامون.
تجربه شرکت در کلاس های او مانند جستجو در هزار توی مجازی است که به بهانه عکاسی صورت
گرفته اما ناگهان در مواجه با ده ها لینک دیگر سر از فلسفه رولان بارت و روانشناسی
لاکان در می آورد. قطعاً در سال های آینده از کیارنگ علایی و هنرجویان او بیشتر خواهیم
شنید.